فيليپ تازه از جنگ با آلمانها به انگلستان برگشته، او چهار سال مداوم در جنگ حضور داشته است. پدر او هنگام مرگ تمام داراييهاي خود را به عموجيمز سپرده است تا بعد از 25سالگي به فيليپ بازگرداند. عموجيمز، مردي منضبط و خود راي است و در مورد شغل آيندة فيليپ تصميم گرفته است كه او وارد تجارت مربا شود. اما زماني كه فيليپ ميگويد كه ميخواهد نجار شود، با مخالفت او روبهرو ميشود. در همين حين فيليپ تحت تاثير حضور مداوم در جنگ، تپانچة خود را بيرون ميكشد و با خشونت بسيار، خواستار بازگرداندن پول خود از عموجيمز ميشود. اين كتاب شامل دو نمايشنامة تكپردهاي به نامهاي آهنگ لي لندندري و بازگشت سرباز به خانه است.